سخنران این نشست آقای سعید کاکی
در این جلسه که با حضور گروهی از علاقمندان در دانشگاه پیام نور سقز تشکیل شد مبانی و تاریخچهی فلسفه اخلاق همراه با دستهبندیهای موجود از مکاتب فلسفه اخلاق مورد بحث و بررسی قرار گرفت. در زیر خلاصهای از مباحث ارائه شده در این جلسه آمده است.
اصطلاح فلسفه اخلاق به سه روش متفاوت اما مرتبط با هم، به معانی زیر به کار میرود: الگوی عام یا طریقهی زندگی؛ مجموعه قواعد سلوک؛ و پژوهشی درباره هم روشهای زندگی و هم قواعد سلوک.
فلسفه اخلاق به معنای سوم شاخهای از فسلفه است و غالباً آن را فرا اخلاق هم میگویند. پرسشهای اصلی اخلاق فلسفی عبارتند از: مراد ما از خوب و بد کدامند؟ چه تفاوتی میان احکام راجع به خوب و بد (احکام ارزشی) و واقعیت خنثی از ارزش وجود دارد؟ و ...
خواستگاه فلسفه اخلاق در قرن پنجم پیش از میلاد با ظهور سقراط آغاز شد. سقراط در راهی میانه بین ارزشهای سنتی بررسی ناشده و رفتارها و باورهای شکاکانه قرار گرفته بود لذا وی به دنبال دلایلی برای اخلاق بوده و آن هم از طریق سنجیدن رفتارها در قالب استدلال و برهان بود به تبع سقراط، شاگرد وی افلاطون هم معیارهای اخلاق را به عنوان حکمت عملی در قالبی ایدهآل و متافیزیکی جهان صور گذاشت همهی الگوهای زندگی سایهی نمونهی کامل هستند. اخلاق از نظر وی کاملترین نوع معرفت و آن هم رسیدن به فضیلت است. شاگرد وی ارسطو هم اخلاقیات را تابع تجربه و حسیات کرد گویا یافتن معیاری تجربی برای اخلاق مهمترین کار فیلسوف است و رعایت اعتدال یا همان حد وسط در بین اعمال بهترین عمل اخلاقی است. خیر اعلا از نظر ارسطو رسیدن به سعادت است. وی در کتاب معروف اخلاق نیکوماخوس معیارهای فضایل اخلاقی را بیان کرده است.
مکاتب اخلاقی در فلسفه اخلاق به ترتیب زیر است:
مکاتب غیر واقعگرا: نمیتوان از صدق یا کذب گزارههای اخلاقی سخن گفت چرا که اخلاق از جنس انشائیات است. این مکاتب شامل احساسگرایی، توصیهگرایی، قراردگرایی، جامعهگرایی و ... هستند.
مکاتب واقعگرا که گزارههای اخلاقی خبری«امری و دستوری» میباشند. این گروه به دو دستهی واقعگرای طبیعی(لذتگرایی، سودگرایی، عاطفهگرایی، قدرتگرایی، وجدانگرایی و ...)، واقعگرای مابعدالطبیعی(مکاتب کلبی، رواقی، سعادتگرایی، مکتب کانت و مکاتب دینی اسلام و مسیحیت و بودا و ...) تقسیم میشوند.
مکاتب فلسفه اخلاق در دوران جدید و معاصر مباحث گستردهای در قالب تحلیل فلسفی اخلاق به راه انداختهاند و به تجزیه و تحلیل قواعد اخلاقی پرداختهاند. هر مکتبی صاحب اندیشمندانی است که در این زمینه به بحث و بررسی اخلاقیات پرداختهاند و از رابطههای اخلاق با قانون، اخلاق با سیاست، اخلاق با محیط زیست و ... سخن گفته اند.
در دوران جدید مهمترین مکاتب اخلاقی، قراردادگرایی، سودگرایی، و احساسگرایی هستند. از مکاتب قارهای هم اخلاقیات اگزیستانسیالیستی دارای موضعهای خود هستند.